یاداشت روز

راز مانائی

 

به قلم؛ پوریا قصابی

سرپرست گروه تئاتر اشک اول

 

 

 

 

 

برای* *تئاتر* *عزیز* *به* *مناسبت* *روز* *جهانی* *تئاتر* …

 

 

*به نام یگانه خالق هستی*

 

 

در گذار دیروزها و امروزها و فرداها همچنان هست و خواهد ماند به مانایی زندگی..‌.

 

اما چیست راز این *مانایی* ؟!

 

اولین و مهمترین راز مانایی *تئاتر*، خود ماهوی و ذات زاینده تئاتر است که از اساس بر اساس زندگی انسان است که کلیت وجودی خودش به مثابه انسانی میماند که گویا در هر بار آفرینشش و در هر بار شدنش، چرخه زندگی را بازمیآفریند…

الست، ذرع، صلب، نطفه و جنین، حلول روح، تولد، زندگی، مرگ جسمانی و دنیای پس از مرگ… -که آن، زندگیی است که با هر بار شدنش در ذهن انسانی و آن انسان در ذهن انسانی و او در ذهن انسانهایی دگر می‌آفریند و همچنان کماکان به حیات خودش ادامه میدهد و تکثیر می‌شود- …

 

راز دگر مانایی ذاتی وجودی *تئاتر* ، همان مهمترین وجه افتراقش با سایر هنرها و اشتراک وجودیش با زندگی انسان است که آن، اکنونیت وجودی و شدنش در زمان حال است که انسان با آن و در لحظه های شدنش، خود ذاتیش را بازمی‌یابد و با آن، در یک کالبد مشترک، یکی میشود و سیر می‌کند و با شدنش و در شدنش، شدنی غیر از خودش را تجربه مینماید…

 

راز دگر اینکه *تئاتر* ، در هر بار شدنش، زنهار برمی‌آورد، نهیب میزند و روح انسانی را مضطربتر از لحظه پیش و لحظه به لحظه که پیش می‌رود، مضطربتر از لحظه پیش و پیشترش می‌سازد که انسان برای رسیدن به کمال وجودی، راهی جز سیر و گذشتن از دالان تاریک و ترسناک عالم کثرت ندارد و اگر در گذار از این دالان تاریک ترسناک به معنا نرسد و پس از آن، از معنا و معناها و معانی، فراتر نرود، هرگز به تعالی روح و عالم وحدت و یگانگی نخواهد رسید…

 

همچون، خودش، *-تئاتر-* که در هر بار شدنش به مثابه *یک تن واحد* میشود؛

هم می‌شود، هم می‌رسد و هم میرساند به *یگانگی.*

 

 

*سلام بر تئاتر روزی که زاده شد* *و روزی که زنده می‌شود و زندگی می‌بخشد* *و لحظه ای که می‌میراند* *و زندگی تازه می‌بخشاند…*

 

 

🌺 *۲۷ مارس/۷ فروردین* *روز جهانی تئاتر خنشان*🌺

نظرات کاربران

دیدگاه ها بسته شده اند.